خدایا

خداوندا

اگه مردی شدت ریزش برف تهرانو همین‌‌قدر نگه دار، من تا کم‌تر از ۲۴ ساعت دیگه خودمو می‌رسونم.

باید علاوه بر انرژی‌ خورشید و باد و بهینه سازی ریاضی و اینا، "به موقع رفتن" از زندگی آدما رو هم یاد بگیرم. خصوصی تدریس می‌کنید که؟

فردای ۱۳ آبان رفتم استادیوم ببینم دید بقیه مردم چه‌قدر عوض شده. بازی پرسپولیس و ابومسلم بود. بین دو نیمه گوینده استادیوم شروع کرد به چرت و پرت گفتن در مورد دی‌روزش و مردم سرشون به تخمه و چای خودشون گرم بود تا این‌که گوینده شروع کرد به مرگ بر آمریکا گفتن. مردم هم نامردی نکردن و جوابش رو بامرگ بر روسیه گفتن دادن. ۴ بار این قضیه تکرار شد تا این‌که طرف خفه شد.

تعریف این قضیه به خاطر دسترسی نداشتنم به نت تو اون روزا شاید دیر شده باشه اما مطمئنن می‌دونید که اکثریت استادیوم‌روها چه قشری از جامعه‌ان؟

گفتم که بدونیم چه‌قدر بی‌شماریم.

حتا مرگ هم بد یمن نیست.


نیوه مانگ / بهمن قبادی

این فیلم بعد از نمی‌دونم چند وقت تونست اشکمو در بیاره..

جدیدن بین راننده تاکسی‌های بالای ۴۰سال مشهد رسم شده آخر هر بحثی بگن "ما مردم به حق خودمون قانع نیستیم" و خب شما به عنوان یک مسافر با شنیدن این حرف متوجه می‌شید که باید کرایه ۱۵۰تومنی پارک تا قائم رو ۲۰۰ تا ۲۵۰ تومن بدید و به آقای راننده و حق‌ش احترام بذارید.

این کارا رو با آدم نکنید. اون‌وقت می‌ره سر خاک رفیقش گریه بالا میاره. اون چه گناهی داره؟

آدم‌های خودشیفته‌ی گه، لطفن با دقت بخوانید.